غصه چرا؟!!!
بسم الله…
چقدرزودبزرگ شدم
گاهی دلمون نمیخادباورکنیم که داریم روبه زوال میریم
من باورم نمیشه دارم میرم توی سی سالگی
بابام که عکس فعلی خودش رو میبینه باور نمیکنه که پیرشده چون تصورش ازخودش همون قاب عکس جوونی روی دیواراتاقشه…
هروقت متوجه پیری میشه آه سردی میکشه،که دلم کباب میشه.
این روزا برای همه مون هست…
بدترازاون میدونین چیه؟!
اینه که وقتی به عقب برمیگردیم ،میبینیم توزندگی مون غصه هایی خوردیم که نبایدمیخوردیم،ناراحتی ها،نگرانی ها،اضطراب های بیهوده که جزسرعت بخشیدن توروندپیری مون فایده ای نداشت…
ازاین زندگی کوتاهی که خدابهمون داد لذت ببریم.
هیچ چیزی ارزش غصه خوردن نداره…
لحظات باارزش زندگیتون رو صرف: جاری چی گفت،خواهرشوهرچی گفت ومنظور مادرشوهرچی بود؟، نکنید…
بدترین حالت ممکن مرگ عزیزان هست که یه حقیقته که بستگی داره بهش چجوری نگاه کنی..مرگ مثل زایمان میمونه درد وسختی وتلخی داره اما نهایتا شیرینه…
پس غصه نخور،بجای غصه دنبال راهکار باش.
فرم در حال بارگذاری ...