ارسال شده در 29ام آبان, 1397 توسط فاطمه طاهرپور كميشاني در دست نوشته
بسم الله… چقدرزودبزرگ شدم گاهی دلمون نمیخادباورکنیم که داریم روبه زوال میریم من باورم نمیشه دارم میرم توی سی سالگی بابام که عکس فعلی خودش رو میبینه باور نمیکنه که پیرشده چون تصورش ازخودش همون قاب عکس جوونی روی دیواراتاقشه… هروقت متوجه پیری… بیشتر »